سلام دوستان
آخرین بررسی های پزشکی از کبد همسر نشون میده که همچنان ضایعات وجود داره و باید یه روند درمانی طولانی رو داشته باشه
یعنی باید مجدد شیمی درمانی انجام بشه در کنارش داروهای خوراکی رو هم ادامه بده یعنی یه پروسه فرسایشی هفت هشت ماهه :(
باید قبلش یه سفر بریم تا روحیه بگیریم و از این خمودگی در بیاییم که بتونیم این پروسه وحشتناک رو پشت سر بذاریم
گل پسر امتحاناتش تموم شده و اصرار داره قبل از محرم یه مسافرت بریم اما هر جا رو پیشنهاد میدیم میگه تنهایی نه ! حتما باید یه گروه دیگه همراهمون باشند. حتی بهش پیشنهاد دادیم با دوستانت یه سفر برو یا خودت تنهایی برو کرمان و چند روزی اونجا باش هیچ کدوم رو قبول نکرده
خواهرش که نمیتونه همراهی کنه چون داره امتحاناتش رو میده بنابراین مرخصی هاشو نگه داشته واسه امتحان
به خواهر خودم زنگ زدیم گفتیم شاید اونا هماهنگ بشن که اونا هم هفته آینده عروسی برادرشوهرش هست اصلا نمیتونن بیان
بالاخره زنگ زدیم به یکی از دوستان خانوادگی که چند وقت پیش باهم رفته بودیم بوستان و پستش رو هم نوشتم.
قراره از فردا راه بیوفتیم به سمت مشکین شهر و چند روزی رو اونجا باشیم .مسیر رو چک کردم حدود ۹ ساعت راهه ولی زیاد با مسیر آشنایی نداریم خیلی سال پیش یه بار رفتیم اردبیل و آستارا
دوستانی که اهل اردبیل هستند یا سفر داشتند جاهای دیدنی مسیر و رستوران های خوب رو معرفی کنند تا برنامه ریزی داشته باشیم
اصلا حال و حوصله بیرون رفتن ندارم اما فقط به خاطر پسرم دارم به زور تلاش میکنم بلکه بشه مسافرت رو دلچسب کرد امیدوارم بهش خوش بگذره
برام دعا کنید این روزها به طرز وحشتناکی بی حوصله ام و در صورت تنهایی حتما گریه مفصلی میکنم و مدام از خدا میخوام دیگه این زندگی تموم بشه واقعا توانم رو از دست دادم دیگه تحمل ماجراهای جدید رو ندارم
سلام زهرا خانم.

من چند باری اومدم وبلاگتون که دیدم رمزیه و روی این را نداشتم رمز بگیرم چون خیلی دیر به دیر میام
آرزوی صحت و سلامتی برای همسرتون دارم.. میدونم چه حالی دارید و از ته دلم آرزو میکنم که با آرامش باشید و روند درمان همسرتون به خوبی و خوشی تمام بشه
سلام عزیزم
ممنون که هنوز میخونید
بله وبلاگ نداشته باشی کمتر یاد اینجا میوفتید
ممنونم عزیز دل همیشه سلامت و تندرست باشید
سلام خاتون بانو جانم

حالتون خوبه؟ خانواده خوبن؟ باور کنید این یه هفته همش فکرم پیش شما بوده 

هر جوری نگاه میکنم بهتون حق میدم، وقتی عزیز و نزدیکی گرفتار بیماری میشه واقعا سخته، خدا اجر و صبرتون بده عزیزدلم 


سلام سمیرا جان . ممنون عزیزم شکر خدا خوبم
لطفتون مستدام ممنون که یادم می کنید واقعا به دعاهای دوستان عزیزی چون شما نیازمندم
سلامت و پایدار باشید
خانم مهندس عزیز !ناراحت نباش عزیزمبیمار بودن و بیمار داشتن خیلی سخته ولی سخت تر از اونا هم هست.خدا را شکر که ملائک دور و بر شما در پروازند.بد به دل راه نده.خدا یار توست.تاب بیارونازنین بانو هستی.در همون حال که هستی دعا کن به بیماران چون درک شون می کنی.کدبانو هستی .کوشا و پر تلاش هستی.اینا را خدا می بینه.شاد باش که در محضر خدا هستی و چیزی از نگاهش دور نمی مونه.ببخشید دیر رسیدم .دستم بند دکتر رفتن بود.دل شکسته ات جایگاه نور حق است.
سلام رضوان بانو بله واقعا مریض داری خیلی سخته علی الخصوص وقتی با تمام وجود ناراحتی هاش رو درک می کنی و لحظه لحظه درد کشیدنش رو می بینی . وجود عزیزانی چون شما باعث دلگرمیه دعاهای شما قطعا اثر خواهد داشت
امیدوارم همین طور که گفتی باشه من صبور باشم و خدا هم ببینه
عزیزم امیدوارم بلا ازتون دور باشه ببخشید این مدت نتونستم بیام سر بزنم
خانوم مهندس عزیزم میدونم روزهای سختی دارید و از ته قلبم براتون آرامش میخوام. الهی خدا نور شادی و امید بپاشه توی قلبتون . چه کار خوبی کردید رفتید مسافرت. همسر و پسرتون و البته خودتون به سفر نیاز داشتید. امیدوارم خیلی خیلی خوش بگذره.
الهی بحق حضرت زهرا بیاید بنویسید همسرتون کامل خوب شدن و سلامت هستن.
ممنونم نرگس جان به همین دعاهای از ته قلبتون نیاز دارم .
الهی آمین
سلام خانوم مهندس. خوبید؟
نگران نباشید، ایشالا این پروسه هم به خوبی سپری میشه. خدا تنهاتون نمیذاره.
سفر خوبی داشته باشید ان شاالله. فعلا به چیزی فکر نکنید، حسابی خوش بگذرونید.
سلام عزیزم شکر خدا خوبم
پروسه طولانی و خسته کننده ای هست فقط خدا کنه جواب بده
ممنونم چشم
عزیز دلم
مسیر سختیه واقعا
الهی نتیجه عالی باشه و خستگی رو از تنتون دربیاره
امیدوارم سفر عالی باشه
الهی آمین لطفا هر وقت یادتون اومد برای شفای مریض ما و همه مریضا دعا کنید
ممنون عزیز دل
سلام خانم مهندس عزیز
با تمام وجودم درکتون می کنم. می فهمم سخته، به خاطر خانواده خم به ابرو نیوردن. براتون دعا می کنم. آرزوی سلامتی برای همسرتون دارم. ان شاالله خدا به شما و خانواده انرژی و توان همراهی رو بده. ناامید نباشین.
کاش می تونستم براتون کاری انجام بدم، شرمنده تون هستم.
سلام آیدا جان
ممنون از درک و فهم عالی تون واقعا نیاز دارم به دعاهاتون
همین که هستید و پیام های سرشار از محبتتون رو نثارم می کنید برام کافیه
از صمیم قلب برای شما و پسر عزیزتون سلامتی و عشق و شادکامی آرزو می کنم
در ضمن پیام تون رو هم دریافت کردم بازم بابت همه چی ازتون تشکر می کنم
سلام زهرا خانم عزیز ، خیلی به خاطر عود بیماری همسرتون ناراحت شدم .
اگر فکر میکنید کمکی از دست من برمیاد حتما بهم بگید .
حالتون را میفهمم و بهتون حق میدم .
سلام فاطمه جان . عزیزم بیماری عود نکرده . هنوز به طور کامل درمان نشده. یعنی اون ضایعات اولیه هنوز هست و باید یه دوره طولانی درمانی رو طی کنه تا نتیجه بگیره
شما عزیزی فقط برامون دعا کنید
سلام عزیزم خوبی؟ازتشخیص دکترمطمئنی؟جای دیگه نمیخوایدنشون بدید؟
ایشالله که اگه درمانوشروع کردید،خدابهتون توان مضاعف بده وبراتون ده هابارآسون ترازدفعه پیش بگذره،فکرکنم اگه دوزشیمی درمانی بالاست بابدخیلی همسرتونم بیشترتقویت غذایی شه
سلام عزیزدل . ممنون . بله عزیزم مطمئنیم هم دکتری که پت اسکن رو انجام داده و هم دکتر خودش تشخیصشون اینه که ضایعات در کبد هنوز وجود داره و باید درمان رو ادامه بده
ممنونم از دعای قشنگتون
حواسم به تغذیه اش هست اما فکر میکنم این مریضی به یه آرامش فکری و زندگی بدون استرس و اضطراب نیاز داره که متاسفانه وجود نداره و تو این مدت اینقدر مسائل جورواجور پیش اومده که اگه روحیه هم داشته باشه این استرس ها خودش میشه سم برای این بیماری
انشاالله سلامتی و شادی و آرامش به خانوادتون برگرده و بیای بهمون خب ای خوش بدی
ان شالله
ممنونم عزیزم . گیسوی مهربان
سلام واقعا صبر در بیماری خیلی سخته.
از خدا میخواهم که به شما و همسرتون کمک کنه که این دوران سخت پشت سر بگذارید.
سلام عزیزم
ان شاالله از دعای خیر شما
کاش آدرسی چیزی از خودتون میذاشتید
امیدوارم به زودی زود همسرتون از شر بیماری خلاص بشه و شما هم نفس راحتی بکشید .اون وقته که دسته جمعی مسافرت میچسبه
ان شالله. خودش که خیلی روحیه خوبی داره اگه مسائل اطراف بذاره
وای خاتون جان ناامید نباش عیزم خیلی ناراحت شدم الهی بزودی زود شفای عاجل و کامل نصیب همسر گرامی بشه و عید سال 1404 به یاد این روزا بخندی و از ته دل خدارو شکر کنی
ناامید نیستم فقط کمی صبرم کم شده و مسائل پیش اومده بی تاثیر نبوده
امیدوارم اون روزهای خوب بیاد
سخت محتاج دعاهاتون هستم
با درود
خداوند بندگان را در سوره ی یوسف سفارش به صبر جمیل داده است.
البته در سوره های دیگر هم به این صبر اشاره شده است
«صبر جمیل» به معناى «شکیبایى زیبا» است، و آن صبر و استقامتى است که برای خدا صورت گیرد و تداوم داشته باشد؛ یأس و ناامیدى به آن راه نیابد؛ و توأم با بیتابى، شکوه و آه و ناله نگردد. صبر جمیل؛ شکیبایى در برابر حوادث سخت و آزمایشهای سنگینی است که نشانه شخصیت و وسعت روح آدمى است.
منطقه اردبیل و آستارا خیلی ها ازش تعریف می کنند
اردبیل که من نرفته ام
ولی تا آستارا رفته ام
تابستان منطقه ی شمال وقتی گرم باشد و شرجی حال نمی دهد
پارسال مرداد ماه شمال بودیم خیلی گرم بود
خدا همه ی بیماران را شفا بدهد و خوشی را به خانواده ها باز گرداند
آمین
سلام
بله همیشه توصیه به صبر شده ولی واقعا دیگه ظرفیتم پر شده
مشکل من فقط بیماری همسر نیست چندتا مسئله همزمان شده با بیماری ایشون . دیگه واقعا هم من و هم ایشون رو داغون کرده . از آزمایش و امتحان الهی دیگه گذشته به نظرم خدا یه جوری داره تنبیه می کنه همش فکر می کنم یه سری کار اشتباه سالها پیش کردم والان دارم تاوان همون اشتباهات رو میدم
اردبیل و گردنه های حیرانش و طبیعت بی نظیرش واقعا دیدنی است حتما توصیه می کنم که برید
وای از شرجی بودن شهرهای شمالی و نزدیک به ساحل نگید که من اصلا تحملش رو ندارم
کلا شمال از خرداد تا اواسط شهریور ماه اصلا محل مناسبی برای مسافرت به حساب نمیاد
ممنونم جناب سلام . سلامتی همیشه یار و همراه شما باشه
سلام
خیلی ناراحت شدم از این پست
انشالله خدا همه مریضها رو شفا بده
سلام عزیز
شرمنده که با پستهای پراز انرژی منفی ناراحتتون می کنم
الهی آمین
واقعا فکر میکنی دعا تاثیر داره؟
من خیلی وقته دعا نمیکنم جچن دیگه تاثیری نداره.
لیلا جان واقعا به این نتیجه رسیدم که واقعا دعا کردن تاثیری نداره فقط باید بشینیم و ببینیم چرخ روزگار برامون چی تدارک دیده
سلام بانو جانم

عزیزدلم هستین شما 

خداوند به همسرتون شفای عاجل و به شما صبر و شادی ببقشه ان شاءالله 

بانو جانم اون تیکه رو که در جواب کامنت فرمودین نمیدونم چه کاری کردم که گرفتار عذاب الهی شدم خوندم، راستش ناراحت شدم 

بانو جانم هر اتفاق خوشایند، پاداش و هر اتفاق ناخوشایندی عذاب بابت اعمال ما نیست. اینکه عزیزترین فرد خانواده دچار مریضی سخت بشه، قطعا صبر عظیمی میخواد. ولی بانو جانم ما چه در خوشی و چه در ناخوشی باید تسلیم خواست خداوند باشیم و بابت اتفاق های ناگوار نباید از خداوند ناامید بشیم، میدونم پذیرش اتفاق های بد سخته ولی خدا از همه برای ما مهربونتره و باید با خواست خداوند هماهنگ بشیم ان شاءالله 

لطفا سعی کنید تا اونجاییکه میتونید اوقات فرح بخشی رو برای خودتون و خانواده تدارک ببینید و به خودتون تااااا میتونید ارفاق کنید و از همه بیشتر با خودتون مهربون باشید عزیزم، ماچ به لپتون 


سلام سمیرای مهربون . کامنتهای پراز احساس شما رو که می بینم کلی انرژی می گیرم


سمیراجان بخدا هرچی فکر می کنم می بینم دارم تاوان یه سری گناهان رو می بینم.
تسلیم خواست خدا هستم چرا که فهمیدم هیچ کاری از دستم برنمیاد هرچی هم دعا می کنم هیچ تاثیر نداشته تا به حال
سعی خودم رو می کنم اما وقتی دل خوش نباشه هرچقدر هم تلاش کنی باز تو یه بخشی از زندگیت این ناراحتی خودش رو نشون میده
قربون محبتت عزیزدل ممنون از شما با کامنتهای آرامش بخشتون
ان شاالله به حق حضرت زهرا،خدا به شوهرتون سلامتی و به شما صبر بده.تحمل مریضی سخته.ان شاالله اجر صبر و تحمل تون ،شفای همسر باشه.
ممنون عزیزم از دعای قشنگت
فعلا که هیچ کدوم از حضرات به دعاهای من وبقیه گوش ندادن و بعد از یک سال و نیم دوا و درمون هنوز مشکل پابرجاست
تازه یه سری ماجراهای جدید هم وارد زندگیم شده که کلا روح و روانم رو متلاشی کرده صبرم تموم شده
دعا کنید خواهش میکنم حداقل این جریان اخیر به خوبی و خوشی تموم شه و مصیبتی از مصیبت ها کم بشه
سلام عزیز دل مراقب خودت باش
سلام الهام جان
مراقبت از چی؟ واقعا دیگه از زندگی بریدم و دلم نمیخواد بیش از این زندگی کنم
کاش مثل اونایی که یهو میمیرن منم میمردم
خانم مهندسِ عزیز یکی از بستگان ما چندسالی درگیر بودند الآن حدود 4 سال هست که روند درمانی شون طی شده بود و به تازگی شنیدم حتی قرص هم دیگه مصرف نمیکنند. همون لحظه یاد خانوادۀ شما افتادم. ان شا اله به زودی شما هم همین رو اینجا بنویسید و خیالتون راحتِ راحت بشه


از خدا میخوام این صبوری هایی که همسر و شما و فرزندان دارید متحمل میشید براتون بهترین دستاورد رو داشته باشه و بیایید و تند تند از سفرهایی با دلِ خوش در کنار همسر و فرزندان و نوه های پسری و دختری بنویسید
زهره جان عزیزم شاید بیماری ایشون در سطح و درجه پایینی بوده
بیماری همسر من درجه ۴ هستش، متاستاز داده به کبد و کبد کلا درگیر توده سرطانی شده. اگه بگم چه حجم دارویی رو تو این یک سال وارد بدنش کردند باور نمی کنی واقعا میشه امیدوار بود که سایر اعضای بدن سالم مونده باشه ؟
البته که در هر حال باید امیدوار بود به فضل و رحمت خدا ولی وقتی از همه طرف مصیبت داره سرت آوار میشه دیگه اعتقادی نمی مونه که بخوای امیدوار باشی
منی که هر کی هر چی میگفت رو انجام میدادم و هر توسلی رو انجام دادم و نتیجه عکس گرفتم الان شدم یه مرده متحرک که فقط نماز یومیه رو میخونه که تکلیفش رو ادا کرده باشه همین
خانم مهندس جانم امیدوارم کلی بهتون خوش بگذره
فکرای بد رو از دهنتون دور کنید
سعی کنید فقط لذت ببرید
با این روحیه داغونی که من دارم و کسی نمیدونه چی تو دلم میگذره بعید میدونم بهم خوش بگذره فقط از سر ناچاری و به خاطر پسرم دارم نقش بازی میکنم
ای وای شما هنوز درگیر بیماری همسرتون هستید؟! براتون آرزوی خیر و خوبی و شادی و سلامتی می کنم
من فکر کردم همسرتون خوب شدن اون سری!؟
خوش آمدید عزیزم
بله متاسفانه یک سال و نیمه درگیریم هیچ بهبودی حاصل نشده
بعد از هشت ماه شیمی درمانی و عمل جراحی و دوباره هشت ماه داروی خوراکی جواب پت اسکن که اومد دوباره دکتر شیمی درمانی با دوز بالاتر نوشته
یاد عوارضش میوفتم تنم میلرزه
نمیدونم چه گناهی کردم که اینجور گرفتار عذاب الهی شدم